و دیگر هیچ...!

همه چیز از همه جا!

و دیگر هیچ...!

همه چیز از همه جا!

یازدهم

...بی رنج، خاکی بیش نیستم که لیاقت باران هم ندارد!

 

وقتی آینه ام غبار ندارد، چه چیز را جلا دهم؟! برای پیش رفتن باید از ادامه ی جاده چیزی مانده باشد!!

 

تا کنون به آخر جاده نرسیده ای، نه؟ پس هنوز چشمهایت بازند..! هنوز می بینی حقیقت حیات را... و هنوز می دانی چه چیزها نمی دانی!!

 

هرگاه دیگر پیش پایت جاده ای نیست بدان که  وقت مردن است....!

نظرات 5 + ارسال نظر
!!! جمعه 16 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 04:16 ب.ظ http://penicillin.blogfa.com/

وقت مردن بود!!!

آرسس یکشنبه 18 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 01:40 ق.ظ http://arseas.blogsky.com/

چه نا امیدانه ...؟

آرسس سه‌شنبه 20 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:12 ق.ظ http://arseas.blogsky.com

بروزم .. منت پذیرم قدومتون رو بر دیدگانم ...

عسل رز چهارشنبه 21 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:45 ب.ظ

سلام
تبریک عرض میکنم

آرش چهارشنبه 5 دی‌ماه سال 1386 ساعت 01:45 ب.ظ http://shab_tanha.persianblog.ir

گاهی مسیر جاده به بن بست می رود...!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد