و دیگر هیچ...!

همه چیز از همه جا!

و دیگر هیچ...!

همه چیز از همه جا!

بیست و دوم

امروز هوا ابری و مه گرفته ست... گاهی دل من هم همینجوری میشه، اما فعلاً خوبم، حال و هوام خیلی بهتر از گذشته ست، شاید به کمک قرصهای نورتریپتیلین...! اما فکر می کنم تا چند وقت دیگه به این قرصها هم نیازی نداشته باشم. چند وقت بود افسرده بودم، نه به خاطر یه اتفاق بد، به خاطر یه تغییر که اونقدر بزرگ بود که تمام زندگیم رو تحت الشعاع قرار بده...  

الان خوبم 

خدا رو شکر...  

--------------

دوست ندیده ای که همیشه به خانه مجازی اش سر می زنم می گفت: "هر کیو دوست داری رهاش کن ولی منتظر باش که به سمتت برگرده....اما تو برنگشتی" 

...تصور می کنم هر که را رها کردی شاید برنگردد، شاید برود و بر بام دیگری بنشیند، اصلاً وقتی کار به جایی می رسد که بخواهی رهایش کنی تا برگردد شاید مدتها پیش جای دیگری منزل گزیده باشد... پس بهتر است بگویی: "هر که را دوست داری رها کن، اگر برگشت متعلق به توست و اگر بازنگشت بدان که هرگز متعلق به تو نبوده است، پس خود را از دام او رها کن...!"  

نظرات 1 + ارسال نظر
عسل رز چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:24 ق.ظ http://asaleroz

سلام آبجی گلم

سلام عسل رز، خوبی؟ ممنون که بازم سر زدی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد